کارت درست، آهنگر


هرزگاهی پیش می‎آید که احساسم، حسابی حالم را می‎گیرد...

امانم را می‎برد

دراین مواقع باید کسی... چیزی... باشد تا حالم را تسکین دهد، اما...

حس روی حس... نه تنها که تسکین نمی‎شود،  آتشش داغ‌تر هم می‎شود

و منِ این احوال

فلزی را می‎مانم که به درون کوره‎ای برده‎اند ومن فریاد می‎زنم:

    - بس کن... دیگر طاقت ندارم

و آهنگر هیزم را بیشتر میکند!

من،   فریادم را بلند‎تر میکنم! دست و پا میزنم...

چگونه بفهمم که به چه دلیل آهنگر مرا در کوره می‎اندازد! مدام با پتکش محکم میزند تا ورزم دهد!

چطور درک کنم که مرا می‎تراشد تا ناخالصی‎هایم را از من برهاند!

من بی‎خبرم

نادانم

ازین‎که، در پسِ این نرم شدن، سرسختی و برندگی نهفته است...!*

:::::::

این حس، برایم چون آبِ خشکی‎ست که سخت از گلویم پایین می‎رود

من و این حس... هیچکس مرا نمیفهمد

من،   این حس را نمیفهمم...

خسته‎ام از این احساس

بس که نادانم...!

 تو ببخش آهنگر

.

آهنگر

...

*خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم بر می‎داری بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می‎گشایی، ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می‎بندی ، به اصرار نگشایم.

 



آخرین نظرات ثبت شده برای این مطلب را در زیر می بینید:

    mace می‌گه:
    این نظر در تاریخ 1393/7/10/4 و 6:03 دقیقه ارسال شده.

    [Comment_Content]

    elham می‌گه:
    این نظر در تاریخ 1393/7/7/1 و 17:18 دقیقه ارسال شده.

    [Comment_Content]

برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:

بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .

شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: